دیکشنری
داستان آبیدیک
hit the nail (right) on the head
فارسی
1
عمومی
::
زدی به خال
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HIT THE BOTTLE
HIT THE BRAKES
HIT THE BRICKS
HIT THE BULL'S EYE
HIT THE CEILING
HIT THE DECK
HIT THE FAN
HIT THE FLOOR
HIT THE GROUND RUNNING
HIT THE HAY
HIT THE HEADLINES
HIT THE HIGH SPOTS
HIT THE JACKPOT
HIT THE MARK
HIT THE NAIL ON THE HEAD
HIT THE NAIL (RIGHT) ON THE HEAD
HIT THE PANIC BUTTON
HIT THE PAVEMENT
HIT THE ROAD
HIT THE ROOF
HIT THE SACK
HIT THE SIDE OF A BARN
HIT THE SKIDS
HIT THE SPOT
HIT THE TRAIL
HIT TOWN
HIT UP
HIT UP FOR
HIT UPON
HIT WHERE LIVES
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید